نظر یادت نره گلم نظرت واسم مهمه ها پس بدون نظر نرو باشه ؟
ابزار ساخت کد تکرار کردن متون
کدستان
اس ام اس -
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
دانش، همنشین نیکویی برای ایمان است . [امام علی علیه السلام]
لوگوی وبلاگ
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :40
بازدید دیروز :5
کل بازدید :947002
تعداد کل یاداشته ها : 123
103/9/5
10:57 ص
موسیقی


 

 

لره و ترکه شطرنج بازی میکردن - شاه دغ مرگ میشه !!!

 

زندگی سه تا پیچ داره

تولد

عشق

مرگ

سر پیچ دوم منتظرم باش تا پیچ سوم همراهیت کنم

 

سنگینی باری که خدا بر دوش ما میگذارد انقدر زیاد نیست که کمرمان را خرد کند

انقدر است که ما را برای دعا به زانو دراورد

 

 

ای اس ام اس برو پیش اونی که دارم بهش فکر می کنم

.

.

.

.

.

.

.

.

.

یه دونه بزن تو سرش برگرد بیا با هم بهش بخندیم

 

.

.

.

.

.

.

.

شستت حال اومد؟؟؟؟

اون چیه که از گل بهتره، از حوری قشنگ تره، از دنیا با ارزش تره، از فرشته پاک تره؟

.

.

.

واقعا که!

.

.

.

تو هنوز منو نشناختی؟؟؟؟

 

 

 

در پی اختلاف نظر در مورد اینکه شب چهارشنبه سوری 22 است یا 29. روز 22 اسفند

 یوم الشک و از 22 تا 29 اسفند هفته ی وحشت اعلام شد

 

!از خدا پول خواستم بانک داد

درخت خواستم جنگل داد

اتاق خواستم خونه داد

حالا میترسم تورو بخوام بهم یه گله گوسفند بده!!!

 

--
سلام
.
.
.
.
.
.
چیه دنبال من راه افتادی؟؟؟


حالا خوبه فقط یه
سلام کردیم !!

--

همه ی وجود سرمو رو شونه ی مهربونه تو میذارم و یواشکی دماغمو با لباست پاک

میکنم !!

--

اگه گفتی پنج شنبه شب بعد ساعت 12 چی میشه ؟
.
.
.
.
.
.
خوب معلومه دیگه جمعه میشه خنگ خدا !

--

.
.
.
.
.
.
.
.
اون نرده ها رو زدن تا
گوسفندا نیان این طرف، تو چطوری اومدی ؟

--

ترکه می ره دانشگاه به 2 دلیل می فهمن ترکه

?:سامسونتش رو می ذاشت تو زنبیل

2:وقتی استاد تخته رو پاک می کرد اونم دفترش رو پاک می کرد

--

اون چیه که ماست میریزن توش بعدشم باهاش شلیک میکنن؟


خوب معلومه دیگه
تفنگ! ماست هم نکته ی انحرافی بود !

--

یه روز یارو سوار هواپیما می شه،یهو هواپیما سقوط می کنه.

.. . . . این قرار بود جوک باشه اما حادثه خبر نمی کنه!

--

 

هنگام سحر، خروسی بالای درخت شروع به خواندن کرد و روباهی که از آن حوالی می گذشت به او نزدیک شد.
روباه گفت: تو که به این خوبی اذان می گویی، بیا پایین ب هم به جماعت نماز بخوانیم.
خروس گفت: من فقط مؤذن هستم و پیشنماز پای درخت خوابیده و به شیری که آنجا خوابیده بود، اشاره کرد.
شیر به غرش آمد و روباه پا به فرار گذاشت.
خروس گفت مگر نمی خواستی نماز بخوانیم؟ پس کجا می روی؟
روباه پاسخ داد: می روم تجدید وضو می کنم و برمی گردم!
*********************************************
قاضی دادگاه، آدم شیادی که مال مردم را بالا می کشید محکوم کرد که روی الاغ سوار کنند و در همه جای شهر بگردانند و جار بزنند که او آدم کلاشی است و کسی به او پول ندهد.
در پایان روز صاحب الاغ از او کرایه خواست.
یارو با پوزخند گفت: مرد حسابی! خودت از صبح تا حالا داری فریاد می زنی که من پول مردم را بالا می کشم، حالا با چه امیدی از بنده کرایه الاغت را مطالبه می کنی؟!
*********************************************
شخصی که خیلی ادعای پهلوانی می کرد رفته بود خون بده. وقتی کیسه خون را آوردند که خونش را بگیرند.
به پرستار گفت: آبجی! کیسه چیه؟ لوله بیار که به همه خون برسه.
ولی بعد از اینکه یک کیسه خون داد از حال رفت و 4 تا کیسه خون بهش زدند تا به هوش بیاد.
وقتی به هوش آمد، بدون اینکه به روی خودش بیاره به پرستار گفت: دیگه کسی خون نمیخواد؟!
*********************************************
می گویند یک روز جرج بوش با لباس غواصی به عمق 200 متری اقیانوس رفته بود.
یک کوسه به طرفش آمد و از او پرسید: ببخشید! شما آقای بوش رئیس جمهور آمریکا هستید؟
بوش با تعجب پاسخ داد: آره، ولی تو از کجا مرا شناختی؟
کوسه خندید و گفت: آخه دیدم به جای کپسول اکسیژن، کپسول آتش نشانی به پشتت بسته ای!!
*********************************************
به شخصی گفتند: زود باش زود باش جشن عروسی شروع شده.
گفت: به من چه؟
به او گفتند: عروسی پسر خودت است.
طرف به یارو گفت: پس به تو چه؟!
*********************************************
دو تا آفریقایی با یه نفر سومی وسط بیایون بودن در همین حال و هوا بودن که یدفعه آفریقایی یه چراغ جادو پیدا می کنه.
بعد غوله می یاد بیرون و به آفرقایی میگه یه آرزو کن.
آفریقایی میگه: منو سفید کن.
تا اینو میگه سومی میزنه زیر خنده آفریقایی میگه: چیه برای چی میخندی؟
سومی گفت: همینجوری.
بعد غوله به آفریقایی دومیه گفت: تو چی می خوای؟
آفریقایی گفت: منم سفید کن .
دوباره سومی میزنه زیر خنده .
آفریقایی گفت برای چی میخندی؟
سومی باز گفت: همینجوری.
نوبت سومی میشه. غوله ازش می پرسه: تو چی می خوای .
سومی میگه: این دوتا رو سیاه کن.
*********************************************
یه روز یکی می خواسته سوار آسانسور بشه میبینه اونجا نوشته: ظرفیت 12 نفر.
میگه: ای وای خدا! حالا اون 11 نفر رو از کجا بیارم!؟
*********************************************
یارو به شاگردش میگه: قربون دستت، برو عقب ماشین ببین چراغ راهنما ماشین کار میکنه یا نه.
شاگرد میره عقب ماشین، میگه: کار میکنه، کار نَمیکنه، کار میکنه، کار نَمیکنه...!
*********************************************
مسافر به مدیر هتل: "آقا اتاق من پر از مگس است!"
مدیر هتل:"نگران نباشید یک ساعت دیگر وقت ناهار است همه ی آنها به رستوران هتل می آیند."
*********************************************
گدا: آقا تو رو خدا به من هزار تومن بدین برم ناهار بخورم.
یارو: پول نمیدم، ولی بیا بریم برات یه پرس غذا بگیرم.
گدا: نه نخواستم، امروز واسه هزار تومن تا حالا شیش بار ناهار خوردم!
*********************************************
معلم تاریخ: آهای… تو که با اون قد بلندت ته کلاس وایسادی و بر و بر منو نگاه میکنی بگو ببینم اسکندر مقدونی کی بود؟
طرف: نمیدونم.
معلم تاریخ: کی ناصرالدین شاه را کشت؟
طرف: نمیدونم.
معلم تاریخ: پس تو با این وضعت چطوری میخوای امتحان تاریخ بدی؟
طرف: من که نمیخوام امتحان بدم من اومدم بخاری کلاس را تعمیر کنم.
*********************************************
یه دهاتیه پا میشه میاد تهرون میره سوار تاکسی میشه میگه در بست. راننده هم قبول میکنه.
وقتی میاد پیاده شه یه ده تومنی میزاره کف دست راننده و میره.
راننده داد میزنه: آقا…بقیه ش؟؟؟
دهاتیه میگه: بقیه ش مال خودت!!!
*********************************************
یارو تو جبهه پشت ضد هوایی بوده میزنه یه هواپیما رو میندازه. خلبانه با چتر نجات میپره بیرون، یارو میگه: بچه ها در رین صاحابش اومد!
*********************************************
وسط شهر یه چاهی بوده، ‌هی ملت می‌افتادن توش، ‌زخم و می‌شدن. میان تو شهرداری یک جلسه برگذار می‌کنن که واسه این مشکل یک راه حلی پیدا کنن.
یکی از مهندسا پا میشه میگه: یافتم! ما یک آمبولانس می‌گذاریم بغل این چاه، ‌هرکی افتاد توش رو سریع ببره بیمارستان. ملت همه هورا می‌کشن..آفرین!
یک مهندس دیگه پا میشه میگه: الحق که همتون نفهمید!‌ آخه اینم شد راه حل؟! ملت میگن، خوب تو میگی چی‌کار کنیم؟ یارو میگه: بابا تا اون آمبولانس طرف رو برسونه بیمارستان، که بدبخت جون داده ما باید یک بیمارستان کنار این چاه بسازیم، که همه بهش سریع دسترسی داشته باشن! ملت دیگه خیلی سر حال می شن، کف می‌زنن سوت می‌کشن، که ایول بابا تو چه مخی داری!‌
یهو یه مهندس دیگه پا میشه میگه: الحق هرچی بهمون میگن، حقمونه! آخه این شد راه حل؟! این همه خرج کنیم یک بیمارستان بسازیم کنار چاه که چی بشه؟ مردم تعجب می‌کنن،‌ میگن: خوب تو میگی چیکار کنیم؟ یارو میگه: بابا این که واضحه، ما این چاهو پر می‌کنیم، میریم نزدیک همه بیمارستانها یک چاههای زیادی حفر می کنیم!
*********************************************
روزی ملا به در خانه ی همسایه رفت و از او درخواست یک دیگ را نمود. همسایه ظرف را داد.
بعد از چند روز بعد ملا دیگ را به همراه یک دیگچه آورد.
همسایه با تعجب پرسید که دیگچه دیگر چیست؟
ملا پاسخ داد که دیگ یک دیگچه زایید و همسایه با خوشحالی پذیرفت.
چند روز بعد دوباره ملا دیگ را درخواست کرد همسایه به امید زاییدن دیگ، دیگ را به او داد و مدتی گذشت و ملا دیگ را نیاورد.
همسایه برای دریافت دیگ خود را به در خانه ی ملا رسانید و دیگ خود را درخواست کرد.
اما ملا با گریه پاسخ داد که دیگ مُرد.
همسایه با تعجب پرسید مگر دیگ می میرد؟
ملا گفت: این بار هم مانند بار قبل دیگ در حال زاییدن بود که سر زا مرد!!!!!!
*********************************************
یک روز یکی دو تا دزد می گیره زنگ می زنه به 220
*********************************************
غضنفر داروخونه داشته، یک روز جلو در مغازه بزرگ مینویسه: سوسک کش جدید رسید.
بعد یک مدت یکی میاد تو داروخونه میگه: ببخشید، جریان این سوسک‌ کش جدید چیه! این خونه ما رو سوسک گرفته!
غضنفر میگه: این دارو خیلی جدیده و بازدهیش هم تضمینیه شما این دارو رو میریزید تو یک قطره چکون، بعد کشیک میکشید تا سوسکها رو بگیرید هر سوسک رو که گرفتید، در روز سه نوبت (صبح و ظهر و شب) تو هر چشمش دو قطره ازین دارو میچکونید، بعد از یک مدت سوسکها کور میشن و خودشون از گشنگی میمیرن .
یارو میگه: خوب آخه اگه سوسکها رو بگیریم که همونجا درجا می‌کشیمشون.
غضنفر میره تو فکر، بعد یک مدت میگه: آره خوب، ازون راهم میشه !!
*********************************************
یکی: راستی راستی این دفعه رفتم تست بازیگری دادم و قبول شدم میگین چجوری . بخونین.
کارگردان گفت:نقشش خیلی کوتاهه ها فقط همین صحنه.
گفتم:عیبی نداره!
گفت:پول نمیدیما!
گفتم:عیبی نداره!
گفتم:دیالوگ چی؟
گفت: خودتو نشون نمیدیم!
تو میری پشت یه دیوار بعد یک گلدون میوفته اونور و تو میگی:آخ.
گفتم: بلند بگم.
گفت:مهم نیست صدات هم بعدآ دوبله میشه!!!
*********************************************
آمریکاییه داشته تو رودخونه غرق میشده،‌ هی داد میزده: help me, hellllp!
یکی از اونجا رد میشده میگه:‌ احمق جون اگه جای کلاس زبان کلاس شنا رفته بودی الان غرق نمیشدی.
*********************************************
شخصی به حمام رفت بدون اینکه موهایش را خیس کند به آن شامپو زد.
از او پرسیدند چرا این کار را کردی؟
جواب داد آخه رو شامپو نوشته شده بود برای موهای خشک.
*********************************************
از زرنگی می پرسن دو دوتا میگه چهارتا برای جایزه بهش چهارتا گردو می دن.
یه روز دیگه ازش می پرسن دو دو تا می گه یه گونی.
*********************************************
بابای یکی میمیره، مجلس ختمش رفیقاش همه میان بهش تسلیت میگن.
بنده خدا خیلی احساساتی میشه، میگه: به خدا خیلی زحمت کشیدین تشریف آوردین، ‌شرمنده کردین... ایشالله ختم پدرتون جبران می‌کنم!
*********************************************
روزی از یک چوپان می پرسند:این همه چوپانی کردی رو اخلاقت تاثیر نگذاشته؟
می گه:نع...نع..نع!!!
*********************************************
از آقای خیابانی میپرسن: به نظر شما اگه آمریکا افغانستان و عربستان رو بگیره، به کره و چین هم حمله کنه تکلیف ایران چی میشه؟
خیابانی میگه: چی میشه نداره که، ایران میره جام جهانی! 
*********************************************
اولی:به نظر تو موقع تشیع جنازه جلوی تابوت باشی بهتر است یا پشت تابوت؟
دومی:فرقی نمی کند فقط باید سعی بکنی داخل تابوت نباشی.
*********************************************
یوسف دوان دوان به دفتر مدرسه وارد شد و گفت آقای ناظم کمک کنید الان نزدیک به نیم ساعت است که پرویز با بردارم دعوا می کند و داره اون رو میزنه .
ناظم در حال خروج از پرویز پرسید:چرا زودتر نیامدی بگویی؟
پرویز سری خاراند و گفت:اخه تا الان داداشم داشت اونو میزد.
*********************************************
یه روز به یه مرد یه اسب می دن که برای اولین بار اسب سواری کنه اون هم بدون زین خلاصه مرد سوار اسب میشه و اسب همینطور که یورتمه می ره مرد به طرف عقب سر می خوره تا اینکه پس از مدتی به انتهای اسب (دم اسب) می رسه.
ناگهان داد می زنه: این اسب تموم شد یکی دیکه بیارین!!!
*********************************************
یکی رفت انگلیس. صبح پاشد با زنش رفت بیرون توی خیابون.
یه مرده از کنارشون رد شد و گفت: «گود مورنینگ سر». اون جواب داد: «سر مورنینگ گود»!
زنش پرسید اوا آقا جعفر چی شد؟
گفت هیچی! این یارو انگلیسیه گفت: «سلام علیکم» و منم بهش گفتم: «علیکم سلام»
*********************************************
یکی خیلی کار بد کرده بوده می برنش جهنم.
تو وسط راه میگن به تو یه آوانس میدیم ، میگه چی؟
میگن اینجا 2 نوع جهنم داریم یکی جهنم ایرانی ها و یکی جهنم خارجی ها.
میپرسه فرقش چیه؟
میگن تو جهنم خارجی ها هفته ای یک بار قیـر داغ میریزن تو دهنتون اما تو جهنم ایرانی ها هر روز.
خلاصه میگه من میرم تو جهنم خارجیا.
یه چند ماه بعد میبینه اینجا خیلی ناجوره میگه خوب شد تو جهنم ایرانی ها نرفتم که کارم زار بود اما بد نیست یه سری به اونها بزنم تا به اینجا راضی باشم خلاصه میره میبینه همه نشستن دارن حرف می زنند خبری هم از قیر داغ نیست ،می پرسه: جریان چیه؟
میگن: بابا اینجا یک روز قیر نیست ، یک روز قیف نیست ، یه روز قیر و قیف هست اما مامورش نیست!
*********************************************
به یکی میگن: چرا همش داری دور میدوون با ماشینت میچرخی؟
می گه: راهنمام گیر کرده!!
*********************************************
یکی کولرش خراب میشه، به بچه هاش می گه: مگه نگفتم 4 نفری جلو کولر نشینید.
*********************************************
دو نفر میرن تهران یک فولکس قورباغه ای میخرن، برمیگردن طرف شهرشون.
نزدیکای شهرشون یهو فولکسه خاموش میشه، هرکار میکنن دیگه روشن نمیشه. یکیشون برمیگرده به اون یکی میگه: برو نگاه کن ببین ماشین چه مرگش زده.
اون یکی درِ کاپوتو باز میکنه، یک نگاه میکنه با تعجب میگه: بیا که ماشین موتور نداره!
خلاصه اولی پیاده میشه میاد یک نگاه میندازه، میگه: برو از صندوق عقب ابزار بیار، خودم درستش میکنم!
اون یکی میره درِ صندوق عقب رو وا میکنه، یهو داد میزنه: بیا که از تهران تا اینجا دنده عقب اومدیم.
*********************************************
یکی دکتر آزمایشگاه بود و روی یه مگس داشته آزمایش میکرده یه روز بالهای مگس رو ازش جدا میکنه بعد به مگسه میگه بپر! مگسه نمیپره برای بار دوم و سوم تکرار میکنه که بپر! ولی مگسه نمی پریده ! در آخر نتیجه آزمایش رو اعلام میکنه: که اگر بالهای مگس را از تنش جدا کنید گوشهایش نیز کر میشود !
*********************************************
به یه مرده میگند: ماشینت چه رنگیه ؟
میگه:نوک مدادی.
میگند:دروغ نگو ماشینت قرمزه!
میگه مگه نوک مداد قرمز نداریم!!!


  
کدستان
جدید
از بخش اندروید دیدن فرمایید و همچنین میتوانید مشکلات اندرویدی خودتون رو در بخش نظرات مطرح کنین تا پاسخ داده بشه.
با تشکر
کدستان
کد باکس پیام هشدار
این یک پیام هشدار است نظر یادتون نره.
کد شخصی سازی راست کلیک