فکر کردی از عشق تازت نمیدونم
یکی دیگرو فریب دادیو از چشمات نمیخونم
برو بدون این دل دیگه شکست بفکر اون نباش
خودت شکستیش بیصدا آروم و خیلی یواش
خاطره هامون مال من دو رنگی و ریاهات مال تو
هرچی میخوام بگم بیا دلم که راضی نمیشه
میگه برو میگه برو برو برو
نمیخواد دیگه تو رو برو برو برو برو
بدون که طاقتم زیاد تویی که زود کم میاری
بجای یک لحظه شادی همش منو یادت میاری
که فقط واسه خودم و دل خودم خوندم کسی جز خودم نشنیده
میرم از این شهر که دیگه فریب و ریاهاتو نبینم
دیگه یکی مثل تو رو شب و روز جلو چشمام نبینم
تا همیشه با تو بودن تکراری شده یه حرف کهنست
از بیوفاییهای تو فقط جدایی یه حرف عاشقونست
از وقتی عاشقت شدم عشق و عاشقی رفته زیادم
که حالا جونتو میخوام روزی جونمو واست میدادم